مـَـهــدی یــــ85ـــار

دغدغه ی مهدی یاوری...

مـَـهــدی یــــ85ـــار

مـَـهــدی یــــ85ـــار

دغدغه ی مهدی یاوری...

« دغدغه ی مهدی یاوری »
پایگاهی با تمرکز بیشتر بر «شرایط ظهور»
و نه «نشانه های ظهور»...
و مهم ترین شرط ؛«مهدی یار» شدن...

نویسنده
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
پیوندها

عید قربان ، ذبح عظیم ، حسیـــــــــن ...

پنجشنبه, ۴ آبان ۱۳۹۱، ۱۱:۴۴ ب.ظ
جهت مشاهده ی تصویر در اندازه اصلی ، اینجا کلیک کنید

مقاله ی " عید قربان ، ذبح عظیم ، حسیـــــــــن ... " در ادامه ی مطلب

« حتماً بخوانید »

منعکس شده در :
سایت حرف تو
سایت آنتی 666

به همین سادگی ها به مقام «خُلّت» نرسیده و برای اینکه «خلیل الله» شود ، از آزمون های زیادی سربلند بیرون آمده...در میان بت پرستان تبر به دوش گرفته ، با پای خود به میان آتش رفته ، عمری را میان ماه و خورشید و ستاره پرستان و خود پرستان گذرانده.آزمون ها داده که به اینجا رسیده.و اما مهمترین آزمون...

 مهمترین آزمون «ابراهیم خلیل الله» را «الله» این چنین در کتابش روایت میکند :

" وَإِذِ ابْتَلَی إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا..." (و چون ابراهیم را پروردگارش با کلماتی بیازمود و وی آن همه را به انجام رسانید [خدا به او] فرمود من تو را امام مردم قرار دادم) 1 .

آزمونی مهم که ابراهیم پس از آن به بالاترین مقام خود یعنی مقام «امامت» رسید.ابراهیمی که تاکنون «نبیّ» ،«رسول» و حتی «خلیل» خدا بوده ، حالا «امام» شده است...

اما چگونه ؟ با چه چیزی آزموده شد؟ «کلمات»

چه هستند این «کلمات» ؟چه رازی در این لفظ قرآنی وجود دارد؟ این کلمات الهی چه هستند که 14 بار در قرآن تکرار شده اند؟این کلمات چه هستند که خدا آنها را وسیله ی توبه آدم ابوالبشر قرار میدهد (فَتَلَقَّی ءَادَمُ مِن رَّبِّهِ کَلِماتٍ فَتَابَ عَلَیْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ 2) و به برکت آنها آدم را می بخشد؟

چه هستند این ها که خدا بارها و بارها در کتابش تأکید میکند که «لا تَبدیلَ لِکَلِماتِ الله» (هیچ تغییری در کلمات خدا نیست 3) ؟

چه هستند این کلمات که خدا میخواهد با آنها احقاق حق کند ( وَ یُحِقُّ الحَق بِکَلِماتِه 4)؟

چه میگوید قرآن؟ نمیدانم! بگذارید مفسر قرآن از قرآن بگوید ؛

مفضل بن عمرو مى‏گوید از امام صادق علیه السلام پرسیدم آن “کلمات” (که خدا ابراهیم را با آنها آزمود) چه بود؟حضرت فرمود: «همان کلمات بود که حضرت آدم از پروردگارش دریافت و خدا (بواسطه آنها) بر او توبه نمود و آن این بود که: «از تو به حق”محمد” و “على” فاطمه” و “حسن” و “حسین” در خواست مى‏کنم که بر من توبه فرمایى»پرسیدم که‏ اى پسر رسول خدا “پس معناى” فَأَتَمَّهُنَّ” چیست؟ فرمود:«یعنى آن اسامى - که اسامى دوازده امام بود - را تا نام قائم کامل نمود.» 5

آری ابراهیم هم مانند سایر پیامبران، آشنا شد با «کلمات الله» . آشنا شد با مخلوقاتی که فلسفه آفرینش اند.اول انسان هایی که از ازل بوده اند و قرار است در آینده به روی کره خاکی بیایند .و آدم و نوح و ابراهیم و همه و همه واسطه اند برای آمدن آنها. زمینه ساز اند برای آمدن آنها. آنهایند؛ پیامبر آخرالزمان و دختر اطهرش و بَعلِها و بَنِیها.

ابراهیم میداند که این اَبَرمخلوق خدا ، این پیامبر آخرالزمان و خاندان پاکش ، از نسل او خواهند بود.از ذریه ی ابراهیم.اما اینجا مشکلی وجود دارد. ابراهیم پیر شده و هنوز اولادی ندارد. پس تکلیف نسل چه میشود ؟!

لذا از خدای خود خواست : "رَبِّ هَبْ لِی مِنَ الصَّالِحِینَ" (ای پروردگار من، مرا [فرزندی] از شایستگان بخش 6)

و اجابت شد : " فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِیمٍ" (پس او را به پسری بردبار مژده دادیم 7).

حال ابراهیم دارای پسر شده ، دارای نسل شده ، پسری «حلیم» ، اسمش هست «اسماعیل». پسری که قرار است نسل ابراهیم باشد و ذریه پیامبر آخرالزمان از او باشند.

اسماعیل بزرگ میشود.حالا دیگر مردی شده برای خودش. سیزده ساله است که پدرش برایش خوابی می بیند.

خدای ابراهیم باز هم برای بنده خلیل خود آزمونی طراحی کرده. این بار ابراهیم مأمور میشود به ذبح فرزند خود.باید سر از تن پسر سیزده ساله ی خود جدا کند. خیلی سخت است برایش. نه دل کندن از پسر و قربانی کردن او در راه خدا ، نه ! این ظلمی ست در حق ابراهیم خلیل الله که فکر کنیم برای ابراهیم سخت بود که بگذرد از پسرش . خدا خلیل ابراهیم است و اسماعیل پسر او ، پر واضح است که برای ابراهیم گوش کردن به حرف خدا شیرین تر از داشتن پسر است.پس سر بریدن اسماعیل به امر خدا برای او سخت نیست.

اما سختی کار کجاست؟ حساسیت آزمون کجاست؟ باز هم بحث کلمات مطرح است. بحث نسل است و ذریه. ذریه ای که قرار است از نسل اسماعیل باشد و حالا اگر اسماعیل ذبح شود !!! پس تکلیف نسل چه میشود ؟!

سخت است برایش.اما بالاخره دل به دریا میزند. او مأمور به انجام تکلیف است و تکلیف او اطاعت محض از خداست.

با اسماعیل در میان میگذارد مسئله را : ... قَالَ یَا بُنَیَّ إِنِّی أَرَی فِی الْمَنَامِ أَنِّی أَذْبَحُکَ فَانظُرْ مَاذَا تَرَی... (گفت ای پسر من ، من در خواب [چنین] می بینم که تو را سر می برم پس ببین چه به نظرت می آید 8 ). جالب است گفتگوی این پدر و پسر. پدر میگوید پسرم میخواهم سرت را بِبُرم ، نظرت چیست؟ پسر چه جواب میدهد ؟! جالب تر جواب پسر است : قَالَ یَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِی إِن شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِینَ (گفت ای پدر من ، آنچه را مأموری ، بکن.ان شاء الله مرا از شکیبایان خواهی یافت 9) . خالق اسماعیل ، خوب میشناسد او را که لقب «حلیم» به او داده است.آری ! پسر گفت پدرم تو مأموری و معذور ، سر بِبُر...

روز واقعه فرا رسید و ابراهیم و اسماعیل راهی شدند.سختی کار برای ابراهیم است.اسماعیل که ذوب شده در پدر و در خدای پدر و ذره ای شک ندارد به رفتنش به قربانگاه. تا جایی که آخرین توصیه ها را این چنین به پدر میکند که دست هایم را از پشت ببند که موقع سر بریدن ، دست و پا نزنم که تو ببینی و سختت باشد ، چاقو را خوب تیز کن که راحت تر بِبُرد ، مرا به پشت بر زمین بخوابان که مبادا چشم در چشم شویم و سختت باشد...

عجیب پسری ست این اسماعیل. حلیم است واقعاً...

سخت است برایش. برای ابراهیم...

اما به هر حال مأموریتی است الهی و باید انجام شود.لحظه ی وداع است : فَلَمَّا أَسْلَمَا وَتَلَّهُ لِلْجَبِینِ (پس وقتی هر دو تن دردادند [و همدیگر را بدرود گفتند] و [پسر] را به پیشانی بر خاک افکند 10).

دل را به دریا زد و پا بر دل نهاد و دلاورانه خنجر بر حنجر جوان حلیم خود کشید... نمی بُرَد. باز کشید... نمی بُرَد...

گویا برنامه چیز دیگری ست : وَنَادَیْنَاهُ أَن یَا إِبْرَاهِیمُ*قَدْ صَدَّقْتَ الرُّءْیَا إِنَّا کَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ*إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلَؤُا الْمُبِینُ* وَفَدَیْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ (او را ندا دادیم که ای ابراهیم ، رؤیا[ی خود] را حقیقت بخشیدی ما نیکوکاران را چنین پاداش می دهیم، راستی که این همان آزمایش آشکار بود، و او را در ازای قربانی بزرگی باز رهانیدیم 11).

خدا اصل داستان را گفت برای ابراهیم.که این هم آزمایشی بود برای تو و ما این قربانی را نمیپذیریم و بیا و به جایش این حیوان را سر ببر.

 خدا میگوید «وَفَدَیْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ» یعنی از ذبح اسماعیل گذشتیم تا به جایش یک مذبوح عظیم را ذبح نماییم. اما منظور خدا از این ذبح عظیم چیست؟ باز هم بی انصافی ست که فکر کنیم منظور این حیوان است! حیوان در مقابل اسماعیل ، ذبح عظیم است؟!  العیاذ بالله...

پس منظور خدا چیست؟! چه میگوید قرآن؟ باز هم ماندیم چه بگوییم. بیایید باز به سراغ یکی از مفسران قرآن برویم:

از امام رضا(علیه السلام) چنین نقل شده است : هنگامى که حق تعالى به ازاى ذبح اسماعیل قوچى را فرستاد تا به جاى او ذبح شود، حضرت ابراهیم(علیه السلام) آرزو کرد؛ کاش مى شد فرزندش را به دست خود ذبح کند و مأمور به ذبح گوسفند نمى شد تا به سبب درد و مصیبتى که از این راه به دل و جان او وارد مى شود، مصیبت پدرى باشد که عزیزترین فرزندش را به دست خود در راه خدا ذبح کرده تا از این طریق بالاترین درجات اهل ثواب در مصیبت ها را به دست آورد. در این اثنا خطاب وحى از پروردگار جلیل به ابراهیم خلیل رسید که "محبوب ترین مخلوقات من نزد تو کیست؟"
ابراهیم(علیه السلام) عرضه داشت: "هیچ مخلوقى پیش من محبوب تر از حبیب تو محمد(صلی الله علیه و آله) نیست." پس وحى آمد که "آیا او را بیشتر دوست دارى یا خودت را ؟" ابراهیم(علیه السلام) گفت: "او پیش من از خودم محبوب تر است." خداوند متعال فرمود: "فرزند او را بیشتر دوست دارى یا فرزند خود را ؟" ابراهیم(علیه السلام) عرض کرد: "فرزند او را بیشتر دوست دارم."
پس حق تعالى فرمود:" آیا ذبح فرزند او به دست دشمنان از روى ستم، بیشتر دل تو را مى سوزاند یا ذبح فرزند خودت به دست خودت در اطاعت من ! "عرض کرد: "پروردگارا! ذبح او به دست دشمنان بیشتر دلم را مى سوزاند." در این هنگام خداوند خطاب کرد؛ "اى ابراهیم! پس به یقین جمعى که خود را از امت محمد(صلی الله علیه و آله) مى شمارند، فرزند او حسیــــــن(علیه السلام) را از روى ظلم و ستم و با عداوت و دشمنى، ذبح خواهند کرد همان گونه که گوسفند را ذبح مى کنند و به این سبب مستوجب خشم و عذاب من مى گردند."

ابراهیم(علیه السلام) از شنیدن این خبر جانکاه، ناله و فریاد بر آورد و قلب و جان او به درد آمد و بسیار گریه نمود و دست از گریه بر نمى داشت تا این که وحى از جانب پروردگار جلیل رسید: " اى ابراهیم! گریه تو بر فرزندت اسماعیل اگر او را به دست خود ذبح مى کردى، فدا کردم به گریه اى که تو بر حسیـــــن(علیه السلام) و شهادتش کردى و بدین سبب بالاترین درجات اهل ثواب در مصیبت ها را به تو دادم."

در پایان امام رضا(علیه السلام) فرمود: این است مفهوم قول خداوند عز وجل؛ «وَ فَدَیناهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ» 12

آری! این است «ذبح عظیم». ذبح عظیمی که بخاطر آن خدا از ذبح اسماعیل گذشت. و قربانی ابراهیم را نپذیرفت تا نسل او بماند و به ذریه پیامبر آخرالزمان برسد و فرزندی از این پیامبر بیاید و ذبح عظیم...

« حسیــــــــــن » است آن ذبحی که خدا میخواهد. اوست که باید در راه معشوق به قربانگاه برود و خنجر را بر حنجر حس کند و این بار خنجر بِبُرد و ...

اوست که باید دست پسر خود بگیرد و به قربانگاه ببرد و به خنجر ها بسپارد... و مسئله اینجاست که خنجر های قصه ی « حسیــــن » همگی می بُرند... نمیدانم ابراهیم هم به اسماعیل گفت که «کمی برایم راه برو» یا نه ...

آری! «حسیـــــن» خود یک تنه هم ابراهیم است هم اسماعیل. هم سوز به قربانگاه بردن فرزند ( و نه فقط فرزند ) را می کشد و هم خود حنجر به خنجر می نهد.

اسماعیل باید بماند تا « حسیــــــــــن »ی بیاید و برای خدا ذبح شود...

و تو ای « حسیــــــــــن » چه جایگاهی داری پیش خدا که ذبح عظیمت خواند و از تو پذیرفت آنچه را که از ابراهیم خلیل الله نپذیرفت...

 

« حسیــــــــــن »  ، « حسیــــــــــن »  کردیم بوی محرم آمد ؛  

السلام علی الحسین

و علی علی بن الحسین

و علی اولاد الحسین

و علی اصحاب الحسین


 

راستی ! عیدتون مبارک ...

 

 



........................................

پاورقی :

1-       آیه 124 سوره بقره

2-       آیه 37 سوره بقره

3-       آیه 64 سوره یونس (موارد مشابه : 34 انعام ، 115 انعام ، 27 کهف )

4-       آیه 24 سوره شوری (موارد مشابه : 7 انفال ، 82 یونس )

5-       تفسیر صافى ، ج 1، ص 138 / تفسیر برهان ، ج 1، ص 147 / ینابیع المودة ، ص 112

6-       آیه 100 سوره صافات

7-       آیه 101 سوره صافات

8-       آیه 102 سوره صافات

9-       آیه 102 سوره صافات

10-   آیه 103 سوره صافات

11-   آیات 104 تا 107 سوره صافات

12-   بحارالأنوار، ج،۱۲ ص۱۲۴ و ج،۴۴ ص۲۲۵

 

 

نظرات (۲۲)

  • خط خطی های یک بچه شاعر
  • سلام

    راجع به عکس:
    1. برای خاک کویر باید از یه نوع خون استفاده می کردی که متقارن پخش شده؛ این خونی که استفاده کردی واسه رو دیوار یا یه سطح عمودی دیگس که جاذبه روش تاثیر داره

    2. قانع نمیشم که چرا نوشتت رو کمرنگ کردی؟ از آیه قرآن پررنگ تر هم هست مگه؟

    3. لوگوی وبلاگت خیلی طرحت رو شلوغ می کنه؛ اولا یکم کوچیکتر بزنش، ثانیااگه تونستی یکم هم خلوتش کن



    با حوصله تنگ و دل سنگ چه سازم؟
    با دوست پریشانم و بی دوست پریشان

    دعات قبول
    التماس دعا
    پاسخ میلاد گودرزی:
    سلام.ممنون از نکات خوبت. درباره خون ، از کجا معلوم که این دیوار نیست؟! (:دی) آیه رو هم کمرنگ نکردم.متنش تو خالیه که یه جورایی مثلاً روی دیوار یا زمین حک شده و چون میخواستم "ح"ِ کلمه ی "ذبح" رو قرمز کنم و بهمراه "سین" تو چش باشن ، بقیه متن رو اونطوری کردم.(منظور این نبوده که مثلاً حسین از قرآن پررنگ تره!) لوگو رو هم بعضی جاها که توی عکس رنگ قرمز داریم، عمداً میذارم.چون سبزه و اگه دقت کرده باشی از سبز و قرمز زیاد کنار هم استفاده میکنم .(بحث پیام ناخودآگاه و ...) جواب نامه ی محرمانه ات:(ما هم یاد گرفتیم دیگه ، جواب نامه های محرمانه رو علنی میدیم...) متن ها رو هم خودم مینویسم (ولی همیشه خودم تایپ نمیکنم) در مورد مقاله و چاچوبش هم ، مگه این چارچوب ها رو کی تعیین کرده؟! آیه قرآنه؟ زیاد در قید نیستم... اصلاً اینم خودش یه چارچوب جدیده... (:دی) بازم ممنون.
    سلام.
    مطلب شما در سایت حرف تو درج شد

    آدرس : http://harfeto.ir/?q=node/1682

    با لینک سایت حرف تو وبلاگ نویسان ارزشی را حمایت کنید
    در صورت تمایل هنگام به روز شدن ما را مطلع سازید


    یا علی مدد
  • خط خطی های یک بچه شاعر
  • بازم سلام


    راجع به اون دفه ای که جواب نامه محرمانه دادیم اگه یادت باشه تو نظر خصوصی نذاشته بودی، اگه مطلب من بوده باشه هم نظر خود به خود چاپ میشه، ما هم فکر کردیم از قصد میخوای همه ببینن


    ضمنا امام خمینی (ره) در مورد استفاده درست از کلمات یه جمله انتقادی جالب دارن: به راستی الفاظ از معانی تهی شده اند

    از کلمات، درست استفاده کنیم
    پاسخ میلاد گودرزی:
    آی کیو منظورم از جواب دادن علنی به نامه ی محرمانه ، شما نبودی که!!! منظورم این مسئولین بلند پایه و گرانقدر ! بودن که نامه "خیلی محرمانه" رو تو رسانه ها مطرح میکنن و جواب میدن.(:دی)
  • سرداران گمنام
  • بسیار زیباست خدا قوت
    اجرت با سید الشهدا..
    سلام ممنون که به وبلاگم سر زدید وبلاگ زیبایی دارید امیدوارم موفق باشید.
    عیدتان مبارک
    یاعلی
  • افسر جنگ سایبری
  • سلام.
    خدا قوت اخوی.
    واقعا عالی بود.
    مخصوصا پوسترات.
    به ما هم سر بزن اخوی.
    موفق باشی انشاءالله.
    راستی عیدتون هم مبارک.
    یا حق
    آری! «حسیـــــن» خود یک تنه هم ابراهیم است هم اسماعیل. هم سوز به قربانگاه بردن فرزند را می کشد و هم خود حنجر به خنجر می نهد.



    عالی بود

    موفق باشید

    یا علی
    عیدقربان، جشن رهایی ازاسارت نفس وشکوفایی ایمان ویقین ،عیدسرسپردگی وبندگی*عیدنزدیک شدن دلها به قرب الهی برهمه مسلمانان مبارک باد . . .

    سلام بزرگوار!
    ممنونم از اینکه به وبلاگ بقیه الله،قائم آل محمد(عج) سر میزنید!ما همه کل هم و غممان رو فدای رضای خدا و یه نگاه پرمهر یوسف زهرا(عج) و فقط سعی کردیم و برآنیم از سربازان آن مظلوم و غریب باشیم،انشاالله
    کبابه رو زدین به بدن؟نوش جانتان!
    خب حالا بیا چند دقیقه فکر کنیم،ببینیم آیا ما حاضریم خواسته های نفسمون رو برای امام منتظر و غریبمان،امام زمان(عج)،قربانی کنیم؟!
    التماس دعای فرج
  • بیقرار موعود
  • سلام منتظر گرامی
    خداقوت
    شما لینک شدی
    اگر پسندیدی من را هم با نام وبلاگم لینک کنید
    کد لوکو هم در امکانات وبم هست
    ممنون از شما و زحماتتون
    مهدوی بمانید...
  • احمدرضا م . هـ
  • وبگاه «بانوی بی حرم (س)» به روز است.
    بامطلبی تحت عنوان:
    {کاش ما را هم دوست خود صدا میزد}
    منتظر حضور گرمتان هستیم.
  • شهدای کوی ابوافضل-ساری
  • سلام همسنگر عزیز
    به تازگی وبلاگ پایگاه ما شروع به فعالیت کرده
    اگر صلاح میدونید به علت نزدیک بودن هدف و فعالیت ما در زمینه وبلاگ نویسی خوشحال میشیم که اقدام به تبادل لینک کنیم بنده با افتخار شمارا لینک میکنم
    منتظر پیشنهادات و نظرات شما دوستان با تجربه هستیم
    به امید پیروزی
  • بانوی بی حرم
  • مهدی یاور عزیز سلام علیکم،
    ممنون از این که به وبگاه ما سر زده و از مطالب ما دیدن کردی.
    «وبگاه بانوی بی حرم (س)» با افتخار وبلاگ شما را در لیست لینک های خود قرارداد.
    همسنگر عزیز اگر وبگاه مارا قابل می دانید شماهم وبگاه مارا لینک نماید.
    ومن الله التوفیق ....
  • بانوی بی حرم
  • مهدی یاور عزیز سلام علیکم،
    ممنون از این که به وبگاه ما سر زده و از مطالب ما دیدن کردی.
    «وبگاه بانوی بی حرم (س)» با افتخار وبلاگ شما را در لیست لینک های خود قرارداد.
    همسنگر عزیز اگر وبگاه مارا قابل می دانید شماهم وبگاه مارا لینک نماید.
    ومن الله التوفیق ....
  • قطعه ی گمشده ای ازپرپرواز
  • سلام دوست عزیزمطلب عالی وخوبی بود اجرتون باخدا
    راستی عیدشماهم مبارک خوشحال میشم لینکم کنیدوبازم بهم سربزنید
    بااجازتون لینکتون کردم
    التماس دعا.یاعلی..
  • قطعه ی گمشده ای ازپرپرواز
  • سلام ب وبلاگتون سرزدم عالی بودخوشحال میشم بازم بهم سربزنید
    اجرتون باخدا یاعلی..
  • بیقرار موعود
  • سلام همرزم

    کد لوگوی شما در وبلاگ آیینه ی خدا درج شد
    این هم کد لوگوی من:




    ممنون از شما
  • فنجان گرافیک
  • سلام ...
    ممنون بابت نظرت رفیق اما ...!
    اما خیلی تند رفتی !!
    حتما می دونی که نباید پشت سر کسی غیبت کرد ... چه برسه به تهمت !
    اون پوستر شاید یه مقدار کم محو شده بود اما تو نباید به خودت اجازه بدی پشتسر کسی حتی اگه بازیگر باشه غیبت کنی و تهمت بزنی ...
    به حال ممنون که سر زدی ...
    ببخشید هم اگه بد حرف زدم ...
    یا علی
  • ܔ° -- گروه سایبری مهندس میرزابیگی --ܔ°
  • میلاد جان, دوست ارزشی و گرامی سلام.

    دعوتتون میکنیم جزو شرکت کنندگان در طرح معنوی و میلیونی ختم صلوات جهت تعجیل در ظهور قائم آل محـمـّــد عجل الله باشید:


    http://www.mirzabeigi.com/page/salavat


    و همچنین اولین های ختم صدها هزار آیت الکرسی جهت تـ ع ـجیل :

    http://www.mirzabeigi.com/page/Ayat_ol_korsi


    ( به همراه درج نام خودتون و وبلاگ زیباتون)

    حتی اگر در ختم شرکت نمیکنید, آثار و برکات صلوات و معجزات بینهایت باورنکردنی تلاوت آیت الکرسی را که نتیجه تحقیق یک تیم دانشگاهی از بین ده ها کتب و صحف معتبر شیعی میباشد, در انتهای صفحات فوق الذکر, حتما مطالعه فرمایید.
    منتظر حضورتون هستیم.

    در صورتیکه دوست دارید در ثواب این صلوات ها و آیت الکرسی ها سهیم شوید میتوانید کد بسیار سبک و کم حجم (کمتر از 45 کیلوبایت) زیر را در قالب خود درج کنید:



    ( کاملا آزاد و احتیاری )

    ---- التماس دعا ----

  • رضافقیهیان
  • سلام بربرادرعزیز ومحترم امیدوارم موفق ومویدباشی
    به وبم تشریف بیارید منتظرتون هستم(مصابیح الدجی)
    لبیک یاسیدعلی ...
    سلام

    ما در ره عشق نقض پیمان نکنیم*گر جان طلبد دریغ از جان نکنیم*دنیا اگر از یزید لبریز شود* ما پشت به سالار شهیدان نکنیم

    درخدمتیم.
  • سرداران گمنام
  • سلام خیلی زیباست و خدا خوت ببخشید دیر کردم در بروز کردن وبلاگ
    بروزم با پوستر سردار آسمانی

    دل نوشت:اینترنت مان قطع است و تو انگاری وقتی اینترنت قطع می شود از زمین و زمان بی خبری. القصه با هر مصیبتی بود این طرح را آپ کردیم که بدقول نباشیم … راستی چقدر تا محرم مانده؟دل ات را چقدر آماده کرده ای؟

    http://www.sarbaz41.blogfa.com/
  • بانوی بی حرم (س)
  • باسلام،
    وبگاه «بانوی بی حرم (س)» به روز است.
    بامطلبی تحتِ عنوان:
    { هیچ اتفاق دیگری مرا آرام نخواهد کرد، آقا بیا... }
    منتظر حضور گرمتان هستیم.
    ومن الله التوفیق

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی