مـَـهــدی یــــ85ـــار

دغدغه ی مهدی یاوری...

مـَـهــدی یــــ85ـــار

مـَـهــدی یــــ85ـــار

دغدغه ی مهدی یاوری...

« دغدغه ی مهدی یاوری »
پایگاهی با تمرکز بیشتر بر «شرایط ظهور»
و نه «نشانه های ظهور»...
و مهم ترین شرط ؛«مهدی یار» شدن...

نویسنده
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
پیوندها

۲۴
شهریور



أ أدخل یا حجة الله ؟!

اجازه هست وارد شوم ای نازنین ، به آستانت ؟!

میدانم.میدانم نالایقم.اقرار میکنم که شایسته ی اذن نیستم اما "فَاِنْ لَمْ اَکُنْ اَهْلاً لِذلِکَ ، فَاَنْتَ اَهْلٌ لِذلِکَ"

میدانم روسیاهم اما مگر می شود کسی اذن دخول را از باب جوادت بخواند و راه نیابد به حریمت ؟!

اصلاً به محض اینکه جوادت را واسطه میکنم ، خود را در صحن جامع کرامت و لطف رضوی ات پیدا کرده و خیره خیره به تلألؤ گنبد نورانیت ات قدم از قدم بر می دارم به سمت ملکوت...

از همین سلام اول راهی میشوم و می آیم...

  • میلاد گودرزی
۲۵
مرداد


منعکس شده در:

عمارنامه

حرف تو

افسران



بی همگان به سر شود ، بی تو به سر ... بی تو به سر ؟! صبر کن شاعر ، دست بردار از شاعرانگی هایت... بی او هم دارد به سر می شود.نمی بینی مگر ؟! و اصلاً همه ی درد همین است ، همین جاست.همین جا که برایمان شب می شوند روزها ، بدون او...روشن می شود روزها بعد از شب ها ، بدون طلوع او.همینجا که دارد به سر می شود ، بی «او»

  • میلاد گودرزی
۰۳
مرداد

* طرح از خودم نیست *


منعکس شده در:

افسران

حرف تو

روایت نو

نقل قول


برای من و تو که اسم مان را «انسان» نهاده اند ، سعادتی است و شقاوتی... خیری و شری.خوبی ای و بدی ای...

و این ماییم و این قدرتی به نام اختیار و این میدان...این ماییم و این میدان و البته نه تنها.تنها نیستیم در این عرصه.به تعبیری دو بال در سمت راست داریم و دو بال در چپ.دو بال برای پرواز و دوبال برای به بند کشیده شدن و پرواز نکردن.دوبال سعادت و دو بال شقاوت.گویی از یک طرف به آسمان کشیده می شوی و از یک طرف از زمین چنگ به دامان ات زده می شود.از یک طرف آغوش باز میکند برایت آسمان و از طرف دیگر پر و بالت را زنجیر میکند زمین.

  • میلاد گودرزی
۲۵
تیر

* طرح از خودم نیست *

منعکس شده در:
عمارنامه
افسران
روایت نو


لذتِ «نه»...

عجیب لذتی است لذتِ «نه»...

لذتِ نرفتن با وجود توان رفتن ، لذت نگفتن با وجود توانایی گفتن ، لذت نخوردن با وجود میل به خوردن ، لذت ندیدن با وجود چشم هایی برای دیدن.لذت «نه» گفتن با وجود داشتن قدرت برای بلی گفتن...

  • میلاد گودرزی
۰۲
تیر


ویژه نامه ی "او خواهد آمد؛کافی است از مهدی باوری به «مهدی یاوری» برسیم."

بمناسبت نیمه ی شعبان و میلاد امام مان حضرت حجت (عج)

و همچنین اولین سالگرد وبلاگ « مـَـهــدی یــــ85ـــار »


برای بعضی فرقی نیست بین "زنده بودن" و "زندگی کردن".«زندگی» را همان نفس کشیدن ترجمه می کنند و به همین که زنده اند راضی اند.اما برای کسی که بخواهد از این نفس کشیدن و "زنده بودنش" برای "زندگی کردن" بهره بگیرد و فراتر از سایر مخلوقات خدا رفتار کند ، مهم است که زندگی چیست؟از کجاست؟برای چیست؟به کجا خواهد رفت؟اصلاً هدف از بودنش چیست؟

برای کسی که نخواهد شبیه سایر موجودات فقط بخورد و کار کند و بخوابد و یا به تعبیری کار کند که بتواند بخورد و بخورد که بتواند کار کند ، سؤال است که سوای از این روزمرگی ها ، فراتر از این عادت ها ، کارش چیست ، بارش چیست و در یک کلام ، «وظیفه» اش چیست ؟!

  • میلاد گودرزی
۱۴
خرداد


همیشه باید باشند مردانی از جنس مردانگی که دل به دریا بزنند.دریای حوادث ، دریای انقلاب ها.توده های انقلابی برای انقلاب نیاز اند.اما کافی نیستند.برای دل به دریا زدن به یک عامل دیگر نیز نیاز است.به «شکافنده ی دریا».به جلودار.

انقلاب و تحول ، علاوه بر نیروی انقلابی به رهبر انقلابی هم نیاز دارد.به «موسی» نیاز دارد.

  • میلاد گودرزی
۱۰
ارديبهشت


جهت مشاهده تصویر در اندازه اصلی ، اینجا کلیک کنید

منعکس شده در:

عمارنامه

بچه های قلم


امشب شب شادباش گفتن به انسان هایی است از جنس «بهشت»...بهشتی که افتخار دارد زیر قدومشان باشد...

امشب شب تبریک است.تبریک به مخلوقاتی که صفات زیادی از خدا را برایمان نمایان کردند در وجود خودشان...

اما در این بین صدای تبریک به جمعی از این فرشته های بهشتی از آسمان ها می آید...

فرشته هایی که ادا کردند حق کلمه ی «مادر» را به حق ...

مادرانی که الگویشان زهرا بود و ام البنین وار پسر بار آورده و در کربلای زندگی شان "امّ وهب" بودند...

امروز پروانه های پر درآورده از دامان این فرشته ها ، در آسمان خوبی ها قهقهه ی مستانه می زنند و تبریک میگویند روز مادر را...

مبارکتان باد ، این مادری تان... مبارک تان باد.

  • میلاد گودرزی
۲۸
فروردين



منعکس شده در :



"ان شاالله عاقبت بخیر بشی پسرم ، ان شاالله پیر بشی عزیزم..."

"وایسا وایسا ؛ مادر من ، عزیز من ؛ درست دعا کن خواهشاً ...

من میخوام تو جوونی عاقبت بخیر بشم...من میخوام..."

گفت و شنودشان این روزهای آخری از این دست بود...


انگار بال هایش درآمده بود و آماده بود برای پرواز.اما پاهایش بند بود.بند در دل.دل مادر...

برای پرواز فقط پاکندن از دل مادر و دل کندن مادر را کم داشت...

  • میلاد گودرزی
۲۲
فروردين


منعکس شده در :

تمام عشقمان این است که «مادر» صدایش کنیم.لیاقتی نیست از سوی من ، اما کرامتی هست از سوی او و اجازه ای ، که «مادر» خطابش کنم...

اصلاً مگر نه اینکه در زیارت ایشان آمده "السَّلَامُ عَلَیْکِ یَا أُمّ الْمُؤْمِنِینَ" ؟! پس اجازه دارم بگویمش ؛ "مادر"...

میگویم مادر.اما وظیفه فرزندی را چه کنم ؟! غیرت و تعصب پسر به مادر را ؟!

مگر میشود پسری بشنود که به مادرش بی احترامی شده و بی تفاوت باشد ؟! مگر می شود ساکت نشست در مقابل ظلمی که به «مادر» شده ؟! پس چه کنم ؟!

  • میلاد گودرزی
۰۳
فروردين

جهت مشاهده تصویر در اندازه اصلی ، اینجا کلیک کنید

منعکس شده در :
سایت Wisgoon
پایگاه خبری تحلیلی هادیان البرز



سردمداران اسرائیل گاهی ایران را تهدید میکنند

اما بنظر میدانند که اگر غلطی بکنند جمهوری اسلامی، تل آویو و حیفا را با خاک یکسان خواهد کرد.

امام خامنه ای (مدظله العالی)


If they make any such move , the Islamic Republic of Iran
 will raze Tel Aviv and Haifa to the ground.
IMAM KHAMENEI


  • میلاد گودرزی